حال این روز های من و شاید همه ی روز های آینده
اینم از اون بدبختی هاییه که از کودکی باهاش دست به گریبان بودم قاعدتا کسی برای درد های من تره هم خورد نمی کرد از کودکی من دردهام رو هر شب فقط با بالش زیر سرم و با دفتر خاطرات های اون دورانم قسمت می کردم راستی اون دفتر خاطرات ها کجا رفتن چی شدن؟ هنوز توی اون چمدون قدیمی هستن یا ریختنشون بیرون؟
یادش بخیر نه اصلا هم نه یادش بخیر یادش خیلی هم شر اصلا هم دوست ندارم نه اون دفتر های کذایی صد برگ رو نه اون نوشتن های بی در و پیک رو آه وناله ها رو بهتر که نیستن بهتر که گمشون کرده ام بهتر که هیچوقت دلم نمی خواد برام سراغشون بهترترترترتر
ولی بعضی درد ها تا آخر عمر تاهمیشه ی زندگی با آدمه و هیچ کاریش هم نمی شه کرد تصمیم گرفتم که دیگه سرد باشم با همه با مادر با برادرا و خواهر و... تصمیم گرفتم که از اتاقک خودم از قصر تنهایی هام به جای دیگه ای نرم تصمیم گرفتم که خودم باشم با خودم زندگی کنم و با خودم حرف بزنم تصمیم گرفتم چشم هایم را ببندم و چقدر این بستن چشم ها خوبه 
وقتی آدم ها مجازی ان ازشون هیچ انتظاری نداری وقتی مدت ها بهت سر نمی زنن تو هم بهشون سر نمی زنی و .... یا این که می ری بی سر صدا می خونیشون و برمی گردی و حتی یه نظر هم نمی ذاری براشون

و خلاصه اون بحث تموم شد 
دیگه یه خورده درد دل کرد و گفت که داداشم اصلا زده به سرش و از این حرفا... منم یه خورده راهنماییش کردم که وظیفه شماها در این حده که هشدار بدید و الکی زندگی خودت رو خراب نکن به خاطر این موضوع
پسره ایستاده و می گه حالا یه روز مفصل برات در موردش حرف میزنم
از این که اعتماد به نفسم را از دست داده ام می ترسم از این که آدم ها من را دور بزنند می ترسم نمی توانم به کسی اعتماد کنم ته دلم همیشه یه جایی کم مییارم
ای کسی که با آمدنت راه درست را به همه ی ما نشان خواهی داد کجایی ای مردی که سال هاست به انتظار وفای به عهد 313یار جهانی نمی دانم چرا ولی فکر می کنم که وضعیت روحیه من و ما هیچوقت تا تو نباشی درست نخواهد شد
آیا می توانم به تو چشم بدوزم و گریه کنم گریه ای که ..... آه آن روز چه روز خوبیه ؟؟؟ افسوس شاید من نباشم ولی می دانم و خوشحالم برای همه ی دخترکانی که آن روز تو را نظاره خواهند کرد
افسوس که من آن روز نباشم و چقدر بده که آن روز رو نخواهم دید
مدیریت بازرگانی خوندم رشته شیرینی بود اماموندم چرا رفتم این رشته خوندم همیشه عاشق علوم تربیتی و روان شناسی بودم