هفته قبل شهر من دوباره میزبان دو شهید گمنام بود.... باز هم دلم نیومد نرم رفتم تشییع و حتی خاکسپاریشون هم رفتم اما ........
د راین رابطه چند موضوع همیشه ذهن منو مشغول کرده قبلا هم یه بار توی وبلاگ در موردش نوشته ام احیانا....
اول یک خاطره از شهید زنده صادقی سرایانی
ایشون توی یادواره شهدای یکی از روستاهای شهرستان هم جوار ما که شوهر دختر عمه ام پایه گذار آن بود که بعدها به یاران شهیدش پیوست در سال 1384 ایشون رو دعوت کردن
شهید زنده میون حرفاشون یه خاطره ای تعریف کرد و گفت که مهمماتی که یه شب در کربلای 5 علیه رزمنده های ما استفاده شده مصادف بوده با تمام مهمات جنگ جهانی دوم.... وحال موضوعاتی که همیشه ذهن منو درگیر کرده
اولین موضوع: بعضی از شهدا خودشون تاکید کرده اند که جنازه ما برنمی گرده دلمون می خواد گمنام بمونیم خب پس تکلیف جنازه برگشته شهید برونسی چی می شه این وسط؟؟؟؟؟؟
دومین: وقتی اون حجم از تبادل آتش بین دو گروه شاهد بوده ایم بر اساس خاطرات شهید زنده و خیلی دیگر از رزمنده ها که بارها گفته می شه ما دیدیم که یه تویوتا کلا دود شد رفت هوا.... ماشینی که باهاش توپ نمی دونم فلان می زدیم با سرنشینش و همه ی بچه هایی که کنارش بودن دود شدن رفتن هوا وووووو
خب پس باید حجم زیادی از مفقودالاثرهای ما پیدا نشن چون بدنشون پودر شده لااقل جنازه ای وجود نداره بعد چطوری جنازه پیدا می شه که هیچی حتی پلاک و ... پیدا می شه کماکان که پارسال دو شهید با نام بعد از سال ها مفقودی به شهر ما برگشتن....
من نه به شهدا بی اعتقادم نه هم دلم طاقت مییاره که نرم تشییع شهدا...... چون صرف همین اسم شهید که مییاد باعث می شه آدم خیلی جاها دلش طاقت نیاره که نره ولی خب به نظر من ستاد مفقودین و کسایی که دارن می گردن دنبال جنازه ها باید این مسائل رو در نظر بگیرن اصلا غیر قابل باوره که طرف می گه ما هنوز 5000 مفقودالاثر داریم برادر من با اون حجم آتش با اون همه مهماتی که رو سر نیروهای ما ریخته شده حداقل باید ده هزارتا جنازه پودر شده باشن .... فقط کافیه یکی یه حساب سرانگشتی کنه ها با اون حجم آتش مخصوصا در آخر جنگ که گفته می شه مثلا از یه روستای چهل نفره فقط جنازه یه بچه پیدا شده وووو خب این وسط چطوریه هی جنازه شهید گمنام پیدا می شه
پی نوشت: این دغدغه اییه که همیشه بهش فکر می کنم همیشه به خودم می گم این جنازه شهدای گمنامی که برمی گرده به اسم شهید گمنام دفاع مقدس احیانا شهدای مدافع حرم و اطلاعاتی های ما هستن که کس و کاری ندارن و چون بی کس و کارن به اسم شهید گمنام دفاع مقدس دفن می شن والا می ترسم بالاخره یه روزی به خاطر ا ین ذهن سیالم کار بده دستم و منو ببرن جایی که عرب نی انداخت..... ولی با همه ی این احوالات خیلی دلم می خواد یکی پیدا بشه که بتونه این دغدغه منو جوابگو باشه با سند و مدرک و .....
پی نوشت 2: اگه دیگه ننوشتم حلالم کنید مطمئن باشید یکی گزارشمو داده و حسابم با کرام الکاتبین افتاده و اطلاعات منو برده انداخته جایی که عرب نی انداخت:(


پی نوشت 3: به نظر من متاسفانه ماها باز هم مثل همه ی کارهامون ایقده شور یه کار رو در مییاریم که مردم بهمون بی اعتماد بشن .... من فکر می کنم این فرستادن و پیدا شدن هر چند وقت یه بار شهدا اونم در زمان هایی مشخص کاریه که دارن با برنامه ریزی انجامش می دن و لاغیر....
پی نوشت 4: شنیدم واسه خاک این دو شهید گمنام در یکی از روستاهای شهرستان ما سپاه بهشون گفته که باید هزینه ای بدید چون شما روستایید و نمی تونید شهید گمنام داشته باشید راست و دروغ این حرف رو نمی دونم ولی اگه این جوری باشه خیلی ظالمانه کار کردن من اگه به جای اون خیراندیشی که اون حجم از پول رو پرداخته تا دو شهید گمنام بیاره تو روستاشون بودم یه کتاب ا زخاطرات شهدای روستام چاپ می کردم و یه مسابقه سراسری شهرستانی از این کتاب واسه همه ی مردم برگزار می کردم و بهترین جایزه ها رو می دادم تا هم خاطرات شهدا درس زندگیی بشه برا مردم شهرستانم هم این که یاد و خاطره شهدای روستام زنده بمونه و هم این که رشوه ای به کسی نداده باشم به نظر من رشوه دادن حتی به خاطر شهدا هم کار درستی نبوده و نیست
پی نوشت غاده ای: آخه دختر جان تو سر پیازی ته پیازی به تو چه .......
ببینم همین جور الکی الکی خودتو بدبخت نمی کنی 
آقا ما غلط کردیم خرمون از کرگی دم نداشت سعی می کنیم دیگه فکر نکنیم آقا 
